جعلیات بنی امیه در مورد بیت المقدس
بیت المقدس بین سالهای 16 تا 17 هجری قمری مطابق با 638 میلادی به تصرف مسلمین درآمد[1]؛ در حدود دو سال پس از آن معاویه بن ابیسفیان به فرماندهی سپاه اسلام در منطقه شام منصوب شد و در سال40 هجری قمری در بیتالمقدس به عنوان خلیفه از مسلمین بیعت گرفت.[2]
در عصر معاویه گرمی بازار جعل حدیث به اوج خود رسید. از سیل احادیثی که برای خوشایند معاویه و در جهت تحکیم پایه های حکومت او جعل شد، می توان به احادیث فضیلت شام اشاره کرد که حجم انبوهی از روایات جعلی را به خود اختصاص داده است. این احادیث که غالباً ساخته و پرداخته کعب الاحبار _ یهودی تازه مسلمان _ بود، به قدری زیاد است که تنها ابن عساگر در کتاب خود تاریخ مدینه دمشق در 150 صفحه روایاتی را که در مدح شام و بیت المقدس وارد شده گردآوری کرده است.
یهود و بنی امیه هر دو از جعل این احادیث سود می بردند.
بنی امیه از پیش از اسلام خانه کعبه را دشمن می داشتند و این به دلیل سیادت و نفوذ معنوی بنی هاشم بر خانه خدا بود که نمونه بارز آن در حمله به خانه کعبه در زمان حجاج بن یوسف ثقفی نمود پیدا کرد و دیگر اینکه با بزرگنمایی شام قصد مشروعیت بخشیدن به حکومت معاویه را داشتند.
برای نمونه در «سنن دارمی» آمده که فردی به نام«ذکوان» از کعب الاحبار روایت می کند که وی می گفت: «در سطر اول تورات نوشته شده: محمد (ص) فرستاده خدا وبرگزیده اوست......زادگاهش در مکه، محل هجرتش طیبه (مدینه) و پادشاهی او در شام خواهد بود.»
یهود نیز که تغییر قبله برایشان ناگوار بود با جعل احادیثی بیت المقدس را برتر از مکه جلوه می دادند و در ضمن این فکر را که اسلام بالاخره روزی مغلوب و مقهور یهود خواهد شد را تبلیغ می کردند. به عنوان مثال از کعب روایت شده: «قیامت بر پا نخواهد شد مگر اینکه بیت الحرام را به نزد بیتالمقدس ببرند، آنگاه هر دو مکان مقدس پس از آرام گرفتن به طرف بهشت روانه شده، هر کدام از آن دو پیروان خود را وارد بهشت کنند و حساب بندگان و عرضه اعمال در بیتالمقدس صورت خواهد گرفت.»
یا در روایت دیگری از او نقل شده: «خانه کعبه هر روز صبحگاه در برابر بیتالمقدس سجده میکند.»[3]
از ائمه نیز روایاتی در عکس العمل به این جعلیات روایت شده است.
از زراره _ یکی از شیعیان امام باقر(ع)_ نقل شده است بدین مضمون که: «نزد امام باقر(ع) که روبروی کعبه نشسته بود، نشسته بودم. فرمود: میدانستی که نگریستن به خانة خدا عبادت است؟ در این لحظه مردی از قبیلة «بُجَلیة» به نام عاصم بن عمر وارد شد و به امام گفت: کعب الاحبار میگوید: کعبه هر روز صبح در برابر بیتالمقدس سجده میآورد. امام فرمود: نظر تو در مورد سخن کعب الاحبار چیست؟ گفت: راست گفته است. امام فرمود: تو و کعب الاحبار هر دو دروغ میگویید و امام خشمگین شد؛ به گونهای که راوی میگوید هرگز امام را به خاطر سخن کسی این قدر خشمگین ندیدهبودم. امام فرمود: خداوند خانهای به بلندمرتبگی این خانه (و به کعبه اشاره کرد.) نیافریده و هیچ جایی را به سان آن گرامی نداشتهاست.»[4]
و همچنین در تفسیر عیاشی روایت کرده که بعضی از مردم از حضرت صادق علیه السلام سؤال از مسجدی کردند که آنها را مزید فضلی باشد. حضرت فرمود: « آن مسجدالحرام و مسجد رسول(ص) است.» بعد از این آن شخص گوید که: گفتم مردم می گویند که مراد ازمسجدالاقصی بیت المقدس است. حضرت فرمود که «مسجد الکوفه افضل منه»[5]
البته باید توجه داشت که با توجه به مواردی که در اول مقاله ذکر شد اهمیت بیت المقدس و مسجدالاقصی در اسلام غیر قابل انکار است.
ما در منابع به احادیثی بر می خوریم که در کنار فضیلت مسجدالحرام و مسجد حضرت رسول(ص) به فضیلت مسجدالاقصی نیز اشاره می کنند. به عنوان مثال: ابن شهاب زهری ، محدث معروف، از پیامبر اکرم (ص) روایت کرده است که فرمود : «جز به سوی سه مسجد ، یعنی مسجدالحرام و همین مسجد من (مسجد النبی) و مسجد بیتالمقدس ، آهنگ سفر نکنید» («لاتُشَدُّ الرِّحالُ اِلّا اِلی ثَلاثَ?ِ مَساجِدَ ، مَسْجِدالحَرام ، مَسْجِدی هذا و مَسْجِدُ بیتالمقدس »)[6]البته گاهی در احادیث مسجد کوفه نیز به مساجد صاحب فضیلت اضافه میشود. به عنوان مثال : «عَنِ الِّرضا عَنْ آبائِهِ(ع) قالَ : قالَ امیرُالْمُؤْمِنینَ(ع) : اَرْبَعَةٌ مِنْ قُصُورِ الْجَنَّةِ فِی الدُّنْیا : اَلْمَسْجِدُالْحَرامُ وَ مَسْجِدُ الرَّسُولِ(ص) وَ مَسْجِدُ بیتالمقدس وَ مَسْجِدُ الْکُوفَةِ.» (ترجمة حدیث :
«علی(ع) فرمود : چهار مکان در دنیا از قصرهای بهشت هستند : مسجدالحرام ، مسجد الرسول(ص) ، مسجد بیتالمقدس و مسجد کوفه»)[7]
از مطالب بالا تنها می توان نتیجه گرفت که بیت المقدس و مسجدالاقصی در مقابل مکه و مسجدالحرام (و حتی شاید در مقابل مسجد النبی و مسجد کوفه) از اهمیت کمتری برخوردارند و البته باید توجه داشت که مسجدالاقصی یکی از چهار مسجد با فضیلت شمرده شده است.
بنای قبهالصخره و مسجدالاقصی
در بیت المقدس محوطه ایی قرار دارد به ابعاد ضلع شمالی 333متر، ضلع شرقی 486متر، ضلع غربی 560 متر و ضلع جنوبی 286متر که به حرم شریف موسوم است[8] صخره ایی که پیامبر در شب معراج از روی آن به معراج رفتند در این مکان واقع است. در زمان بنی امیه ابنیه ای در این مکان ساخته شد که 2ساختمان از همه مهمتر است.
در زمان عبدالملک (پنجمین خلیفه اموی) و بین سالهای 72 و 78 هجری قمری بنای بسیار زیبا و باشکوهی در محل صخره ساخته شد که به قبهالصخره معروف شد. برای این بنا ، خراج هفت سال مصر هزینه شد شکل آن شامل یک سطح هشت ضلعی است که هر ضلع آن 59/20 متر طول و 5/9 متر ارتفاع دارد و بر فراز آن گنبدی است به قطر 44/20 متر که بر 4 ستون بزرگ و 12 ستون کوچک استوار است.[9]
در زمان خلافت عبدالملک و در 74 هجری بنای مسجد دیگری در حرم شریف آغاز شد و در86 هجری قمری و در دوران حکومت ولید بن عبدالملک پایان پذیرفت که آنرا مسجدالاقصی نامیدند. طول این مسجد 80 متر و عرض آن 55 متر است و در زمان امویان درهای آن به طلا و نقره اندوده بود.[10]
در این جا دو نکته، قابل ذکر است:
اولین نکته آن است که بعضی به اشتباه گمان می کنند ساختمان مسجدالاقصی ساخته شده در زمان امویان به خاطر نام مسجدالاقصی که بر آن نهاده شده مصداق اصلی آیه اول سوره اسراء است ولی اولاً در زمان حضرت رسول هیچ مسجد یا بنای دیگری در این محل موجود نبود. ثانیاً بنا بر نظر مشهور حضرت رسول از صخره ایی که قبهالصخره بر فراز آن ساخته شده است به معراج رفتند. ثالثاً احتمالاً کل حرم شریف، محل معبد سلیمان و مصداق مسجدالاقصی ذکر شده در قرآن است .
دوم آن که در مورد دلیل ساخته شدن قبهالصخره نظرات مختلفی موجود است.
بعضی بر آنند که با توجه به قیام عبدالله بن زبیر در حجاز، احداث قبهالصخره در زمان عبدالملک برای جلب توجه مسلمین در ایام حج از مکه به بیتالمقدس بودهاست و به این مطلب ناصر خسرو استناد می کنند که: «آن عده از مسلمین که به حج نتوانند رفت ، در همان موسم به قدس حاضر شوند و به توقف بایستند.» عمل وقوف، یعنی ایستادن در برابر خداوند که آئین حجاج در عرفات است. عده ای بر آنند که بعضی از روایاتی که مثلاً از پیامبر اکرم (ص) علیه تقدس بیتالمقدس در منابع ذکر شدهاست ، عکس العمل طبیعی در مقابل این نیت بنیامیه بودهاست.[11] به عنوان مثال در متون «ملاحم» احتمالاً از حضرت رسول حدیثی می یابیم بدین مضمون که «عمران بیتالمقدس خراب یثرب و خراب یثرب خروج الملحمه» (ترجمة حدیث : «آبادانی بیتالمقدس همانا ویرانی مدینه است و ویرانی مدینه آغاز فتنه آخر الزمان است.»)[12] در روایت دیگری سخنی منسوب به ابنمسعود و حذیفه (هر دو صحابه حضرت رسول هستند.) میخوانیم بدین مضمون که: «حتی اگر فاصلة من با بیتالمقدس تنها دو فرسنگ باشد به آنجا نخواهم رفت.»[13]
در جواب می توان گفت:
اولاً بعضی این نظر را قابل قبول نمی دانند. زیرا نص صریح قرآن مقصد حج را مسجدالحرام تعیین کردهاست و سربازان اموی نیز حتی در زمان محاصره مکه (در جنگ با عبدالله بن زبیر) قصد انجام حج را داشتند که البته ابن زبیر موافقت نکرد مسلماً در آن زمان این نیت در ساختن قبهالصخره بیشتر به مرتد شدن بنیامیه تعبیر میشد.[14]
ثانیاً باید توجه داشت که رسم وقوف در بعضی شهرهای بزرگ دیگر مثل بصره و فسطاس نیز در ایام حج انجام میشد و نام خاصی نیز داشت که «تعریف» مشتق از عرفات است.[15]
نظر دوم در باب دلیل ساخته شدن قبهالصخره آن است که «مقدسی» جهانگرد، می گوید: عظمت کلیساهای مسیحیان در سوریه و ترس خلیفه از تأثیر این عظمت در دلهای مسلمانان، خلیفه اموی، عبدالملک بن مروان را وادار کرد که این بنای بزرگ را بسازد.[16]
نظر دیگری نیز ادعا میکند که این بنا به منظور بزرگداشت آئین اسلام و نشان دادن تعلق آن به سلاله ادیان توحیدی پیشین بنا گردیده است. در قبول این نظر به کتیبه های مسجد که تمامی آیات قرآنی مربوط به مسیح را در بر دارد استناد می کنند.[17] و روایاتی نیز مبنی بر اینکه گروهی از یهودیان لااقل در اوایل تأسیس، خادمان قبهالصخره بودند ، موجود است. در آن زمان، هم یهودیان و هم مسیحیان، تأمین روغن چراغ های حریم معبد را عملی خداپسندانه میدانستند.
تقدس بیت المقدس در اسلام 1 منابع