سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شمیم قدس

 

نویسنده امیر حسین توئمی منصوری
منبع نشریه 15 خرداد

با اینکه بر خلاف مکه[1]هیچ ذکر نام صریحی از بیت المقدس یا مکانی مربوط به آن را در قرآن نمی یابیم لیکن در 2مورد اشاره به وقایعی شده است که بنا بر تفاسیر اشاره مستقیم به بیت المقدس دارد .

اولین مورد آیات 142 تا 151 سوره بقره است که به تغییر قبله مسلمین به سمت مسجد‌الحرام اشاره دارد. با اینکه در این آیات هیچ اشاره ایی به اینکه قبله اول کجا بوده است، نمی شود، ولی با مراجعه به تفاسیر در می یابیم در مورد اینکه این محل بیت المقدس بوده است، هیچ اختلافی نیست. 

در مورد اینکه چرا اول مسلمین به سوی بیت المقدس نماز میخواندند و چرا قبله آنان به سمت مسجد‌الحرام تغییر کرد. در نظری برون دینی و از نظر یک غیر مسلمان اینگونه می خوانیم: «مسلمانان از آن رو به جانب اورشلیم نماز می گذاشتند که اهل کتاب در مدینه چنین می کردند. این دقیقاً همان کاری بود که بایستی می کردند. آنگاه که اسلام به صورت دیانتی مستقل، که حرم اصلی آن مکه بود، درآمد، این تغییر امری طبیعی و از نظر دینی مقبول بود.»[2]

در تفسیر مجمع البیان در تفسیر آیه 142 سوره بقره می خوانیم: « در اینکه اساسا به چه علت قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه انتقال یافت دو قول است: 1- تغییر قبله بواسطه تغییر مصلحتی بود که فقط خداوند آن را می داند. 2- علت آن از گفتار خداوند: "لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب علی عقبیه" یعنی قبله را از این جهت تغییر دادیم تا پیروان پیغمبر را از کسانی که به مخالفت او برمی خیزند، معلوم کنیم. چون مسلمانان تا هنگامی که در مکه اقامت داشتند مامور بودند بسوی بیت المقدس نماز بخوانند تا نسبت به مشرکین مکه که بسوی کعبه متوجه بودند، امتیاز داشته باشند و وقتی که نبی اکرم (ص) به مدینه هجرت فرمود چون یهود که در آن شهر اقامت داشتند، بسوی بیت المقدس متوجه بودند، مسلمانان مامور گردیدند که بسوی کعبه توجه کنند تا نسبت به یهود امتیاز داشته باشند. "قل لله المشرق و المغرب....." این جمله فرمانی است از طرف خداوند به رسول اکرم (ص) که او به کسانی که از انصراف مسلمانان از بیت المقدس به کعبه انتقاد می کردند و ایراد می گرفتند، بگوید که مشرق و مغرب هر دو ملک خداست و در آنها به هر طور که مصلحت و حکمت او اقتضا  کند، تصرف می کند. خداوند به وسیله این گفتار قول کسانی را که گمان می کردند بیت المقدس از کعبه با شرافتتر است و بهتر آن است که آن همیشه قبله باشد به علت اینکه آنجا وطن پیغمبران بوده است و خداوند آن را شرافت و عظمت مخصوص بخشیده است در این صورت دلیلی نیست از آن روی برگردانند، باطل و مردود ساخت که همه مکانها ملک خداست هر یک از آنها را در هر زمانی که بخواهد طبق مصلحت و حکمت، شرافت و عظمت می بخشد. »[3]

صرف نظر از اینکه به چه علت قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه انتقال یافت، چند نکته قابل تأمل در این آیات با توجه به تفسیر می توان یافت.

اول آنکه کسانی بودند (به احتمال زیاد یهود)که گمان می کردند بیت المقدس از کعبه با شرافتتر است و بهتر آن است که همیشه قبله باشد به علت اینکه آنجا وطن پیغمبران بوده است و خداوند آن را شرافت و عظمت مخصوص بخشیده است.

دوم اسلام نیز با مدتی قبله قرار دادن بیت المقدس بر شرافت آن مهر تأیید زده است.

سوم تغییر قبله اهمیت و برتری کعبه را بر بیت المقدس در اسلام آشکار می کند.

 

دومین مورد مربوط به آیه اول سوره اسراء است. در این آیه می خوانیم: «سبحن الذی أسری بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجد الاقصا الذی برکنا حوله لنریه من آیاتنا انه هو السمیع البصیر»

در این آیه مسجد الاقصی (الاقصی?به معنای دورتر) به عنوان مقصد این سفر شبانه حضرت رسول ذکر شده است. این آیه بنا بر نظر تمام مفسرین با استناد به روایات به معراج حضرت رسول اشاره دارد و مسجد الاقصی منزلگاهی در مسیر این سفر روحانی بوده است.

 درمورد این که این مسجد کجاست، نظر اکثر مفسرین، آن است که مسجدالاقصی محوطه ای در بیت المقدس است. در بیت المقدس بر فراز تپه موریا صخره‌ای به طول 7/17 متر و عرض 5/13 متر و ارتفاع 5/1 متر[4] قرار دارد که معروف است که حضرت محمد (ص) در شب معراج از روی این صخره به معراج رفتند. [5] این همان محل معبد یا هیکل حضرت سلیمان است.

در تفسیر مجمع البیان در قسمتی از تفسیر این آیه می خوانیم: « مبدأ سیر پیامبر مسجد‌الحرام و پایان آن مسجد الاقصی یعنی بیت المقدس شمرده شده است. علت اینکه مسجد مذکور را اقصی گفته اند، دوری مسافت آن تا مسجد‌الحرام است. الذی برکنا حوله : مسجد الاقصی جایی است که اطراف آن را با برکت ساخته ایم و دارای درختان ومیوه ها وگیاهان و امنیت وفراوانی نعمت است و احتیاجی نیست که نیازمندیهای مردم آن از جاهای دیگر تأمین شود. مجاهد گوید: یعنی اطراف آن را مبارک ساختیم، زیرا آن جا را مقر پیامبران و محل نزول فرشتگان گردانیده ایم. بدین ترتیب از آلودگی شرک پاک است  و پیامبران در آنجا به پرستش خداوند یکتا پرداخته اند و مشرکان که بازار خود را کساد دیده اند از آنجا رخت بربسته اند. بنابراین اطراف مسجد الاقصی هم از برکات دینی و هم از برکات دنیوی برخوردار است.»[6]

اجماع اکثر مفسرین در این باره از آن جهت است که در تفاسیر بسیار احادیث و روایاتی را درباره معراج می توان یافت که این نظر مشهور را تأیید می کند.

البته این نظر با شبهاتی نیز هم همراه است. «در رد این نظر استدلال شده است که در عهد پیامبر اکرم (ص) در معبد هیچگونه بنایی نبوده و سرزمین مقدس در قرآن "ادنی الارض"[7] (نزدیکترین زمین) خوانده شده نه " اقصی" و بالاخره فحوای این آیه کلاً حاکی از معراج شبانه به حرمی آسمانی است.»[8]

در تفسیر اطیب البیان ذیل این آیه می خوانیم: «ممکن است مراد بیت المعمور بوده که مسجد ملائکه است و نسبت به مسجد‌الحرام اقصا المساجد است.»[9]

حتی روایاتی که ظاهراً نظر فوق را تأیید می کنند نیز یافت می شود. در تفسیر المیزان ذیل این آیه می خوانیم: «در تفسیر قمی به سند خود از اسماعیل جعفی روایت کرده که گفت: من در المسجدالحرام نشسته بودم و حضرت ابی جعفر (علیه السلام) نیز در گوشه ایی نشسته بود سر بلند کرده نگاهی به آسمان و نگاهی به کعبه کرد و فرمود: " سبحن الذی أسری بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجد الاقصی" سه بار این آیه را تکرارکرد، آنگاه متوجه من شد و فرمود: اهل عراق درباره این آیه چه می گویند؟ عرض کردم، می گویند: خداوند رسول خود را از مسجدالحرام به بیت المقدس برد. فرمود این طور نیست که آنان می گویند، لیکن از اینجا به اینجا سیرش دادند و با دست اشاره به آسمان کرد و فرمود مابین آن دو حرم است.»[10]

صاحب المیزان در توضیح این حدیث می فرماید: « اینکه امام (علیه السلام) فرمود: "از اینجا به اینجا سیرش دادند" مقصود این است که آنجناب را از کعبه به بیت المعمور سیر دادند. ( وما بین کعبه و بیت المعمور حرم است.) نه اینکه مقصود این باشد که از کعبه تا بیت المقدس نرفته بلکه به مسجد الاقصی رفته است، چون اخبار بسیاری وارد شده که مقصود از مسجد الاقصی همان بیت المقدس است. نه اینکه خواسته باشد مسجد الاقصی را به بیت المعمور تفسیر کرده باشد، بلکه مقصود حضرت این است که منتهای معراج بیت المقدس نبوده بلکه از آنجا هم گذشته به بیت المعمور که در آسمانها است برده شده.»[11]

در جواب اینکه سرزمین مقدس در قرآن "ادنی الارض" خوانده شده نه " اقصی" می توان گفت، ممکن است، مکانی نسبت به مکان‌های دیگر، به جزیره العرب نزدیکتر باشد ولی مسجد موجود در آن نسبت به مسجدالحرام دورتر محسوب شود.

و البته با اینکه می دانیم در زمان حضرت رسول در بیت المقدس هیچگونه معبد یا مسجدی باقی نمانده بوده است، (معبد دوم سلیمان در 70 میلادی توسط سردار رومی، تیتوس ویران شد. پیامبر اسلام در 611 میلادی به پیامبری مبعوث شدند.) ولی در اسلام مفهوم مسجد لزوماً وابسته به بنایی که در آن محل ساخته شده باشد، نیست بلکه کافی است، بدانیم که این همان محلی است که سلیمان نبی برای عبادت خداوند در نظر گرفته است. 

در آخر اینکه: وقتی آیه اول سوره اسراء را در کنار آیات 2 تا 8 همین سوره در نظر بگیریم، شاید با اطمینان معقولی بتوانیم بر سنت یگانه تلقی کردن مسجد الاقصی و معبد سلیمان در بیت المقدس مهر تأیید بزنیم.[12]

آیات2 تا 8 سوره اسراء اشاره دارد به خبرخداوند در کتاب مقدس بنی اسرائیل که بنی اسرائیل دوبار سرکشی خواهند کرد و خداوند نیز دوبار اقوامی نیرومند را بر آنان مسلط خواهد کرد. در آیه هفتم به ویرانی مسجد اشاره می شود که با توجه به تاریخ بنی اسرائیل با اطمینان می توان گفت مراد از مسجد، معبد حضرت سلیمان است. این نکته که آیه اول سوره اسراء اشاره به سفر معجزه وار حضرت رسول به مسجدی دورتر دارد و آیات بعدی اشاره به وقایعی که منجر به ویرانی معبد سلیمان شده است، دارند، این گمان را که مسجد الاقصی همان معبد سلیمان است را تقویت می کند.

اگر در مورد دلیل این سفر پرسیده شود، می توان به جواب سید قطب در تفسیر عظیمش بر قرآن مجید، «فی ظلال قرآن» ،اشاره کرد. ایشان در ذیل آیه اول سوره اسراء می فرماید: «اسراء تمام ادیان توحیدی بزرگ از ابراهیم و اسماعیل تا خاتم النبیین را به هم می پیوندد و اماکن مقدس ادیان توحیدی را در یک جا گرد می آورد، چنان است که گویی حضرت محمد (ص)، خاتم النبیین، با این سفر شبانه شگرف اعلام می کند که پیام و رسالت او حاوی پیام و رسالت پیامبران قبلی و مرتبط با آنهاست[13]

با توجه به این مطلب احادیثی که سفری در جهت عکس سفر حضرت رسول را توصیه می کند را
می توان به دعوت به دین جهانشمول پیامبر خاتم تعبیر کرد.  

به عنوان مثال: «عن النبی (ص): مَن اَحرَمَ بِحَجٍّ اَو عُمرَهٍ مِنَ المَسجِدِالاَقصی کانَ کَیَومٍ وَلَدَتهُ اُمُّهُ. پیامبر(ص) فرمود: هرکس از مسجدالاقصی برای حج یا عمره احرام ببندد همانند روزی است که از مادر زاده شده است.»[14]

تقدس بیت المقدس در اسلام 2                               منابع



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 88/4/12ساعت  5:48 عصر  توسط محمد 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کمپین تحریم کالاهای صهیونیستی راه اندازی شد
    گفت و شنود: فتح: مذاکرات بی فایده است
    یک فلسطینی در جنگ ایران و عراق + عکس
    دوره آموزشی دو روزه صهیونیسم شناسی در آبعلی
    سلسله همایشهای رسالت ناتمام
    آدم های بزرگ متوسط کوچک چطوری هستند؟
    این نمایشگاه هم تموم شد
    فلسطین متدین
    کاریکاتور:جنگ کودک صهیونیستی و کودک فلسطینی
    روابط تاسف بر انگیز شاه و رژیم صهیونستی
    [عناوین آرشیوشده]